آیا زبانی که صحبت می کنید می تواند بر نحوه تفکرتان تاثیر بگذارد؟

  • *اگرچه برخی از نواحی اصلی مغز در پردازش همه زبان‌ها نقش دارند، اما این نواحی الگوهای فعال‌سازی مشخصی را در طول پردازش زبان‌های مختلف نشان می‌دهند.
  • *الگوهای مختلف فعال سازی مغز مشاهده شده در طول پردازش زبان های خاص نشان می دهد که افراد با زبان های مادری مختلف، تفاوت های ساختاری در مغز نشان می دهند.
  • *یک مطالعه جدید نشان داد که زبان‌های بومی عربی و آلمانی تفاوت‌هایی در سیم‌کشی نواحی مغز درگیر در پردازش زبان را نشان دادند.
  • *این یافته‌ها نشان می‌دهد که یادگیری زبان مادری در دوران کودکی، ارتباطات مغز را شکل می‌دهد و ممکن است توضیح دهد که چرا تفاوت در زبان‌های مادری بر نحوه تفکر افراد تأثیر می‌گذارد.

زبان مادری یک فرد می تواند طرز تفکر او را شکل دهد

به عنوان مثال، در حالی که یک کلمه واحد برای رنگ ها در طیف آبی در زبان انگلیسی وجود دارد، دو کلمه متمایز در زبان روسی وجود دارد که بین آبی روشن و تیره تمایز قائل می شود.

جالب اینجاست که روس‌های بومی در تست‌های مربوط به تمایز آبی روشن و تیره نسبت به انگلیسی‌زبان‌ها بسیار سریع‌تر عمل می‌کنند! به طور مشابه این نتایج برای کلمات مورد استفاده برای توصیف جهت ها در زبان های مختلف و درستی تشخیص جهت گیری در افراد مشاهده شده است.

مطالعه اخیر منتشر شده در NeuroImage شواهدی برای تفاوت در سیم کشی مناطق پردازش زبان در مغز عرب زبانان و کسانی که آلمانی صحبت می کنند ارائه می دهد.

این نشان می‌دهد که یادگیری زبان مادری در دوران کودکی می‌تواند منجر به تغییرات ساختاری در مغز شود و به طور بالقوه تفاوت‌های عملکرد شناختی را در افرادی که به زبان‌های اول متفاوت صحبت می‌کنند توضیح دهد.

پردازش زبان در مغز

دانشمندان در طول سال‌ها نشان داده‌اند که زبان توسط شبکه‌ای پیچیده از نواحی به هم پیوسته مغز، عمدتاً در نیمکره چپ مغز، پردازش و تولید می‌شود. علاوه بر این، مطالعات نشان داده‌اند که مسیرهای مغزی متمایز با پردازش جنبه‌های خاصی از زبان، از جمله معناشناسی (درک معنای کلمات)، نحو (ساختار دستوری) و واج‌شناسی (صداهای مرتبط با زبان) مرتبط هستند.

پردازش اطلاعات نحوی و معنایی عمدتاً در مناطق مغز واقع در نیمکره چپ رخ می دهد. با این حال، سایر اطلاعات مرتبط با زبان، به ویژه در مورد صداها و لحن، در نیمکره راست یا هر دو نیمکره پردازش می شود. سپس این اطلاعات با اطلاعات معنایی و نحوی پردازش شده در نیمکره چپ ادغام می شود.

نزدیک به ۷۰۰۰ زبان مختلف در سراسر جهان وجود دارد. اگرچه مناطق اصلی مغزی مشابهی در درک و تولید همه زبان‌ها نقش دارند، افراد با زبان‌های مادری متفاوت الگوهای فعال‌سازی مغزی متفاوتی را در طول پردازش زبان نشان می‌دهند. این الگوهای متمایز فعال سازی نواحی مغز به دلیل تفاوت در ویژگی های نحوی، معنایی و واجی این زبان ها است.

تفاوت های ساختاری در مغز افراد با زبان های مختلف

تحقیقات تفاوت‌های ساختاری در مغز افراد با زبان‌های مادری متفاوت را یافته است. این نشان می دهد که فراگیری زبان مادری در دوران کودکی باعث ایجاد تغییراتی در ساختار مغز می شود که با افرادی که زبان اصلی متفاوتی دارند متفاوت است.

بافت مغز را می توان به ماده خاکستری یا ماده سفید طبقه بندی کرد. ماده خاکستری از جسم سلولی سلول های عصبی یا نورون ها تشکیل شده و در پردازش اطلاعات نقش دارد. از سوی دیگر، ماده سفید از آکسون ها و دندریت ها تشکیل شده است که اطلاعات را از یک نورون به نورون دیگر هدایت می کنند.

مطالعه ای نشان داد که انگلیسی زبانان و چینی زبانان تفاوت هایی در چگالی ماده خاکستری و سفید در مناطق درگیر در پردازش زبان نشان می دهند. به طور مشابه، مطالعات همچنین تفاوت هایی را در الگوهای اتصال ماده سفید که نواحی مغز را در زبان مادری انگلیسی، آلمانی و چینی به هم متصل می کند، نشان داده است.

عربی در مقابل آلمانی: تفاوت در اتصال مغز

در مطالعه حاضر، محققان تفاوت‌های سیم‌کشی نواحی مغز درگیر در پردازش زبان را در افرادی که زبانشان عربی و آلمانی است، مقایسه کردند.

محققان این زبان ها را به دلیل تفاوت فاحش در نقش معنایی و نحوی انتخاب کردند.

اولاً، این زبان ها به خانواده های مختلفی تعلق دارند که عربی یک زبان سامی و آلمانی یک زبان هندو آلمانی است. آلمانی ساختار دستوری یا نحوی پیچیده‌تری نسبت به عربی دارد، در حالی که زبان عربی از نظر معنایی تلفظ بیشتری دارد.

برخلاف آلمانی، کلمات عربی اغلب حروف صدادار کوتاه را حذف می کنند و معنی و تلفظ کلمات عربی بر اساس زمینه است. علاوه بر این، خط عربی از راست به چپ نوشته و خوانده می شود، در حالی که خط آلمانی از چپ به راست نوشته می شود.

مطابق با این، مطالعات فعال شدن بیشتر مناطق درگیر در پردازش نحوی را در طول درک زبان آلمانی نشان داده‌اند. در مقابل، بررسی ها مشارکت بیشتر مناطق درگیر در پردازش معنایی در طول درک عربی را نشان داد. این مطالعات شامل بررسی الگوهای مغز با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) بود در حالی که شرکت کنندگان یک زبان خاص را پردازش می کردند.

اتصالات در نیمکره چپ و راست

در مطالعه حاضر، محققان بررسی کردند که آیا متکلمان بومی آلمانی و عربی تفاوت‌های ساختاری در مغزشان نشان می‌دهند که دلیل آن نیازهای متفاوت مغز در طول پردازش این زبان‌ها است.

آنها از نوعی ام آر آی به نام DTI برای تشخیص اتصالات ماده سفید که نواحی مختلف مغز را به هم متصل می کنند، استفاده کردند.

شرکت کنندگان در هر دو گروه ارتباط بیشتری را در نیمکره چپ نشان دادند، جایی که عمدتاً پردازش زبان به طور کلی انجام می شود. با این حال، شرکت‌کنندگانی که زبان مادری آنها آلمانی بود، در مقایسه با عرب زبان‌ها، ارتباط قوی‌تری بین نواحی مغز درگیر در پردازش زبان در هر نیمکره نشان دادند.

در مقابل، عربی زبانان بومی ارتباطات قوی تری بین مناطق در نیمکره چپ و راست نسبت به زبان مادری آلمانی نشان دادند. فعال شدن بیشتر هر دو نیمکره می تواند به دلیل پیچیدگی معنایی عربی و سیستم نوشتاری راست به چپ باشد.

علاوه بر این، اسکن مغز آلمانی زبانان، ارتباطات قوی تری را بین مناطق مغز درگیر در پردازش نحوی در نیمکره چپ نشان داد. در مقابل، ارتباطات بین مناطق مرتبط با پردازش معنایی در عرب زبانان قوی‌تر بود.

آیا زبان می تواند شخصیت را تغییر دهد؟

در مجموع، مطالعه حاضر نشان می دهد که صحبت کردن به زبان مادری در طول زندگی منجر به تغییراتی در ساختار مغز می شود.

دکتر آلفرد آنواندر، نویسنده این مطالعه، عصب روانشناس در موسسه ماکس پلانک، گفت:

این مطالعه قویاً از وابستگی محیطی و زبان مادری به شکل‌گیری رشدی مغز و به‌ویژه شکل‌دهی ارتباطاتی که مستقیماً بر پردازش شناختی ما در مغز تأثیر می‌گذارد، پشتیبانی می‌کند. این ممکن است به این جنبه اشاره کند که شخصیت فردی نیز در مغز ما یک ساختار ثابت نیست و نتیجه تجربه مادام‌العمر است.

دکتر انواندر همچنین پیشنهاد کرد که از نتایج این مطالعه می توان برای ایجاد رویکردهای مناسب برای افراد مبتلا به بیماری های عصبی استفاده کرد.

به ویژه، دوران کودکی ما، جایی که مغز هنوز امکان سازگاری قوی‌تری را نشان می‌دهد، ممکن است آثار مهمی در مغز ما بر جای بگذارد و پایه‌ای را برای تخصصی شدن مغز ایجاد کند. علاوه بر درک بهتر پردازش‌زبان‌های مختلف در مغز،  ممکن است در موارد بالینی که به درمان شخصی سازی شده برای استراتژی های توانبخشی عصبی نیاز است نیز تاثیری داشته باشد.

موژان پارسا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *